عیسی محمدی: سلیقه، امری محسوب می‌شود که به‌شدت وابسته به تاریخچه زندگی فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی هر کسی است.

مدو لباس

به همین دلیل است که سلیقه‌ها این‌چنین متفاوت هستند؛ چرا که هر کسی، خاستگاه خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی متفاوتی داشته و دارد. به همین دلیل است که در حوزه‌های مختلف که ماجرای سلیقه پیش می‌آید، تنوع‌های مختلفی را می‌بینیم. کاملاً هم طبیعی است؛ چرا که خاستگاه‌ها متفاوت‌ هستند و منحصر به فرد.

البته این چیزی هم که می‌گوییم، متضاد با این نیست که سلیقه‌ها، جمعی هم باشند؛ ‌ اتفاقاً می‌توانند جمعی هم باشند، چرا که خاستگاه فرهنگی و اجتماعی یک جمع، می‌تواند به‌شدت نزدیک به هم باشد. در حوزه مد و لباس و پوشش ظاهری نیز وضعیت چنین است. به همین دلیل در دهه‌های بعد از انقلاب، سلیقه‌ها و تیپ‌های مختلفی می‌دیدیم.

  • دهه۶۰؛ مدل انقلابی مایل به چپ

به دهه ۶۰ سفر می‌کنیم؛ آن‌هم درحالی‌که از دهه۵۰ شمسی با آن موهای بلند و عینک‌های کائوچویی و شلوارهای پاچه‌گشاد و پیراهن‌های یقه‌باز و... دور شده‌ایم. فضای اجتماعی و فرهنگی، متأثر از انقلاب و پارادایم انقلابی است؛ ساده‌زیستی و ارزشی‌بودن و مفاهیمی از این دست. به واقع دهه ۵۰ به‌شدت متأثر از فضا و فرهنگ غربی بود و دهه۶۰، متأثر از یک ضدحمله به این فضا و فرهنگ.

به همین دلیل بود که مد انقلابی شکل گرفت؛ چیزی که بعضی‌ها هم به آن مد چپ‌زده می‌گویند. یکدستی و عمومیت در این سلیقه پوششی، به‌شدت به چشم می‌خورد. بخشی از آن معلول جنگ و انقلاب و تحریم‌ها و مشغولیت مردم و جامعه به این موارد و اولویت‌های دست‌اول بود. بخشی هم به‌دلیل دستورالعمل‌هایی که اجازه بروز تنوع پوششی را نمی‌داد. مردان، بیشتر با شلوارهای پارچه‌ای گشاد و پیراهن‌های ساده و غالباً انداخته‌شده روی شلوار شناخته می‌شدند؛

برای فضاهای رسمی و اداری هم که غالباً کت و شلوار بدون کراوات مد بود. البته اورکت‌های آمریکایی هم جزو شاخصه‌های پوشش مردانه این دهه محسوب می‌شدند. از دیگر نمودهای پوششی در این دهه، می‌توان به ریش و سبیل، سبیل‌های تکی، مانتوهای گشاد، چادر، مقنعه و... اشاره کرد. افرادی که دنبال مدهای روز می‌رفتند، از حیث قانونی یا اجتماعی (از طریق برچسب‌خوردن و کنایه و...) با برخوردهای نرم و سخت روبه‌رو می‌شدند. پانکی‌ها هم در نیمه‌دوم دهه۶۰ دیده می‌شدند که چندان فراگیر نبودند و نوعی آسیب به‌شمار می‌رفتند.

  • دهه۷۰؛ رنگ‌ها به میدان باز می‌گردند

مد و وقایع تاریخی و اجتماعی و حتی سیاسی، ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند. در دهه۷۰، جامعه ایرانی از جنگ هشت ساله فارغ و وارد دوره بازسازی شده بود. از سوی دیگر، شیوع ویدئو و تلویزیون‌های ماهواره‌ای ترک و اروپایی و... باعث شده بود تا آنها با رویکردها و سبک زندگی‌های دیگری آشنا بشوند. این آشنایی تأثیر خودش را بر سبک زندگی مردم گذاشت؛ به واقع مدگرایی باز هم فرصت تنفسی در جامعه پیدا کرد.

کاهش سختگیری‌های دهه ۶۰ و نیز افزایش واردات پوشاک خارجی و ترک و... در این امر نیز بی‌تأثیر نبود. در این دهه، البته هنوز هم پوشش‌های ساده قبلی پابرجا بود، اما در جنگی سرد با پوشش‌ها و اقتضائات جدید زمانه. این تقابل، بین شلوار پارچه‌ای و جین، پیراهن‌های ساده و تی‌شرت، کوتاه‌کردن ساده موی سر و صورت با حالت‌دادن به موها، مانتوها و مقنعه‌ها و چادر با مانتوهای خفاشی و موهای افشان کم‌کم بیرون‌زده از زیر شال‌ها و روسری‌ها و شبیه آن قابل مشاهده بود. سبیل مردانه هنوز قدرت‌نمایی می‌کرد، اما کم‌کم اعتبارش را داشت از دست می‌داد. رنگ‌ها نیز به لباس‌های زنانه و حتی مردانه اضافه می‌شدند و این تنوع رنگ‌ها، جزو مهم‌ترین اتفاقات پوششی این دهه بود.

  • دهه ۸۰ و ۹۰؛ روزگار تقابل‌ها و تحیرها

از دهه ۸۰ به بعد، اینترنت هم وارد فضای مد و سلیقه پوششی شهروندان شد. دیگر مدهای جدید، به سرعت برق و باد شیوع پیدا می‌کردند. موجی‌بودن و سرعت، از خصیصه‌های مدها و پوشش‌های این دوره به شمار می‌رفت. کم‌کم پای سبک زندگی غربی و ولنتاین و رنگ سال و... هم به این حوزه اضافه می‌شد.

سلبریتی‌ها هم جزو گروه‌های مرجع قرار می‌گرفتند تا هر کاری که انجام می‌دادند، به نوعی توسط مردم تقلید شود. مانتوفروشی‌ها و پوشاکی‌ها نیز مثل قارچ از جاهای مختلف روییدن گرفتند؛ حتی پارکینگ‌ها نیز تبدیل به مزون و فروشگاه پوشاک و تولیدی و... ‌شدند.

سبیل‌ها دیگر به چشم نمی‌خوردند و کلاً جای خودشان را به مدل‌های خاصی از ریش و ریش‌های پروفسوری و... دادند. کراوات هم کم‌کم عرض‌اندام می‌کرد. دهه۸۰، البته دهه ظهور احمدی‌نژادیسم هم بود. وقتی تقابل این موج‌های مدگرایی و دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد، دوباره برخوردهای پلیسی و گشت‌ارشاد و مقابله با مانتوهای خاص و... در دستور کار قرار گرفت.

حتی کارگروه ساماندهی مد و لباس هم شکل گرفت. از یک سو تلاش بدنه رسمی برای سر و شکل‌دادن به این بازار بلبشو را شاهد بودیم و از سوی دیگر، فرهنگ عمومی سطح جامعه که به نوعی راه خودش را می‌رفت. با ورود دهه هفتادی‌ها به عرصه اجتماع نیز این وضعیت بغرنج‌تر و خاص‌تر شد.

در مورد دهه هفتادی‌ها، در کل کلیشه‌هایی در جامعه رایج شده است؛ ازجمله سرگردانی و جسارت و آوانگاردی این نسل در اطلاعات تکنولوژیک روز و آشنایی به زبان انگلیسی و ... همین امر، منجر به استفاده از پوشش‌های خاص و گاه متحیرکننده از سوی این نسل می‌شد. این وضعیت به دهه ۹۰ نیز کشیده شد و هنوز تداوم دارد؛ طوری که گاه در مدل مو و پوشش و سلیقه‌های انتخاب لباس، عملاً با دنیایی دیگر و آدم‌هایی دیگر روبه‌رو هستیم.

کد خبر 445316

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha